کتاب فناوری های آموزشی و بستر های یادگیری گوناگون (نویسنده: فرزین پیره )
بخشهایی از پیشگفتار کتاب:
عصر جدید، عصر علم و تکنولوژی است. ما در دنیایی پویا و پیشرفته زندگی میکنیم و این پیشرفت را مدیون تکنولوژی هستیم. اکثر افراد در زندگی روزمرۀ خود دائماً در حال استفاده از ابزارهای تکنولوژیک هستند. صنعت آموزش نیز از این تغییرات و پیشرفتها بیبهره نبوده است. تکنولوژی، تغییرات بزرگی را در روشهای آموزش و یادگیری ایجاد کرده است.
ذخیرهسازی و اشتراک اطلاعات بهوسیله فناوری، قابلیت در دسترس بودن اطلاعات را افزایش داده است. بنابراین گسترش روزافزون اطلاعات که بهموجب آن آلودگی اطلاعات، بشر را در یک سردرگمی عمیق قرار داده است; به همین منظور تنها راه برای رفع سریع چنین مشکلی یادگیری مهارتهای سواد اطلاعاتی است.
البته بسیاری از افراد به اشتباه فناوری آموزشی را محدود به ابزارها و نرمافزارهای آموزشی میدانند که توسط معلم یا دانشآموز برای دستیابی به اهداف آموزشی مورداستفاده قرار میگیرند. اگر چه که فناوری آموزشی این مورد را نیز شامل میشود، اما دامنۀ آن بسیار وسیعتر از این دیدگاه است.
ابزارهای آموزش الكترونیك که میتواند به فراگیران در یادگیری کمك کند شامل: ویدیو پروژکتور، تخته هوشمند، لب تاب، آموزش مبتنى بر کامپیوتر، ویدیو کنفرانس و... میباشد. البته معلم نقش بسیار پررنگی در معنادار کردن یادگیری برای فراگیران در فضای کلاس دارد. وظایفی ازجمله ایجاد فضای گرم و صمیمی، مدیریت و رهبری بحثها، ارائه محتوا و مفاهیم مهم درس، ارزشیابی مداوم از آموختههای یادگیرندگان و ارائه بازخورد، مدیریت فرآیند آموزش را در بر میگیرد.
همراه با فناوریهای جدید بهویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات فناوری آموزشی نیز پس از تأثیر پذیرفتن از پایگاه فلسفی بیشتر اروپایی روانشناسی شناختی دستخوش تحولات سریع و برگشتناپذیری شده است که دنیای جدید را در نظام آموزشوپرورش جاری ایجاب کرده است. این تحولات با توجه به جمع شدن قسمتهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در کنار یکدیگر در شبکه ارتباطات موجود تعاملاتی را از لحاظ بین موضوعی ایجاد کرده که ضرورت تاریخی تغییرات را در پرورش نظام اطلاعاتی فرد و جامعه به وجود آورده است. از جمله چالشهای برآمده از این تحولات مردمسالاری در یادگیری مشارکت مردمی، تمایلات تمرکززدایی و شرایط کثرتگرایی بود که زمینههای لازم را برای نگاهی دیگر به بنیاد آموزشی کشور فراهم ساخت.
فلسفه شناختی که در کنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعی او اهمیت مییابد پرورش و رشد شناسی انسان را عموماً به مردمی که در دنیای واقعی زندگی میکنند وابسته میسازد. دانشها اندیشهها، نگرشها و ارزشهای فرد در تعامل با دیگر تحول مییابد و یک فراشناخت عمومی اجتماعی حاصل میشود. بدین ترتیب جنبههای فرهنگی، تاریخی، و اجتماعی و رشد شناختی بسیار بااهمیت قلمداد میگردد و در این رهگذر کارکردهای عالی ذهنی جانشین کارکردهای نخستین یا تواناییهای طبیعی و غریزی انسان مانند توجه کردن، حس کردن و ادراک و سایر رفتارهای معمولی میشوند.